1
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه عرفان، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
2
استادیار گروه عرفان، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
چکیده
پژوهش حاضر با موضوع موانع معرفت حقیقی از دیدگاه شیخ اشراق (587ـ549ق) و عزالدین محمود کاشانی (د 735ق) به بررسی و تلفیق آرا و اندیشههای این دو متفکر مسلمان پرداخته است و شباهتها و تفاوتهای آرای آنان را با روش توصیفی ـ تحلیلی دنبال کرده است. ادراکات حسی و علوم عقلی و استدلالی از جمله موانع معرفت نزد شیخ اشراق، و عقل معاش از جمله موانع معرفت نزد عزالدین محمود کاشانی است. سهروردی علم را تا زمانی که بر صور محسوسات و تعینات دلالت دارد در سجّین طبیعت و معقولات محصور میداند که دیده عقل و چشم دل از رؤیت آن حقیقت قاصر است. کاشانی نیز با تکیه بر نور ایمان و یقین، موانعی چون علم و استدلال، عقل معاش، گناه و هواجس نفسانی و وساوس شیطانی و خودستایی را آفتی میداند که انسان را از کسب معرفت باز میدارد. انسان با توجه به استعداد و ظرفیت وجودیاش شایستگی کمال و افاضه معرفت را دارد و رسیدن به معرفت حقیقی مستلزم گسیختگی از عالم محسوسات، کدورات و شواغل جسمانی و رهایی از عالم ظاهر است.