دانش آموخته سطح سه فلسفه اسلامی، حوزه علمیه، قم، ایران
چکیده
برخی از نفوس ناطقه با کسب ادراکات حسی و خیالی مستعد دریافت صور معقوله شده، در پی آن موهبت الهی شامل حالشان میشود و از طریق اتصال و اتحاد به واهبالصور که خارج از نفس ناطقه است و معقولات در او به نحو بالفعل حضور دارند، صور معقولات را به آنها افاضه میکنند. ارتباط با عقل فعال و دریافت صور معقول در فرایندی صورت میپذیرد که متناسب با هر مرتبهای از مراتب عقل نظری است. در مقطعی دریافت بدیهیات، در مقطعی دیگر دریافت نظریات، تا اینکه مرتبه وجودی نفس ناطقه به جایی میرسد که شأنیت دریافت همه صور معقول حاضر در عقل فعال را پیدا میکند و در آخر به مرتبه عقل قدسی میرسد که در این مرتبه عقل بسیط و بالذات میشود. صاحب نفس قدسی به حقایق عالم آگاه میشود و هیچ امری بر او مخفی و مجهول نمیماند و از این رو به علم شهودی نظارهگر حق تعالی، حشر و نشر، معاد و مراحل عوالم هستی است. این حضور و شهود، همه مراتب وجودی او را، از عقل گرفته تا حس، پوشش میدهد؛ چراکه از طرفی عقل محض و بالذات شده و از طرف دیگر این نفسی را که به مرتبه روحالقدسی رسیده است، در مرتبه حس ادراک میکند، نه قوه. لذا صاحب عقل و روح قدسی چون در مرتبه ذات همه چیز را به نحو حضور و شهود مییابد، در مقام فعل که مبتنی و محکوم به مرتبه ذات است، از هر گونه اشتباه، نسیان، غفلت، ذهول و... که موطن آنها علم حصولی است، منزه و مبراست. بنابراین، این نفوس در تمام مراتب عقل نظری و عملی از هر خطا و نسیان مصون و معصوماند.