دانشیار گروه معارف، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی ، تهران، ایران
چکیده
«فلسفه» در بحث رواج فلسفه یا نوعی شیوه اندیشیدن است یا محصولات فلسفی است که در کتب به ودیعت نهاده شده است. بحث از جواز یا عدم جواز رواج فلسفه به هر دو معنا در حوزه فعالیت عقل عملی قرار میگیرد. بعضی رواج فلسفه را دارای مفاسدی میدانند؛ مثل این که به دینداری مردم، نظم اجتماعی و شاید آرامش روانی افراد آسیب میرساند. در مقابل، برخی به مزایای آن مانند استقلال انسان در تصمیمگیریها، کاهش سوءاستفاده از جهل و سادهاندیشی مردم و کمتر شدن هزینههای تغییرات اجتماعی و استحکام بیشتر عقاید اشاره میکنند. در دوره جدید، با گسترش وسایل ارتباطی و اطلاعاتی، پنهان نگاه داشتن محصولات عقلی ممکن نیست و همه مردم ازجمله جوانان در معرض افکار و عقاید متفاوتی قرار دارند. تنها راه مصون ماندن از خطرات یا کاستن آسیبها مجهز شدن به فلسفه به هر دو معناست. اگر دیروز میتوانستیم بین ترویج یا ممنوعیت فلسفه یکی را انتخاب کنیم، امروز تنها یک راه داریم و آن لزوم رواج فلسفه است. با این همه، میدانیم که همه مردم توانایی فلسفهورزی ندارند؛ بنابراین اول باید با آموزش، توانایی تأمل فلسفی را افزایش داد و سپس افراد ضعیف را هم در مقابل سیل اطلاعات درست و نادرست رسانههای مختلف به روشهای دیگر مصون ساخت. اهمیت پرداختن به این موضوع از آن جهت است که رواج هر رشته علمی، سرمایههای مادی و معنوی فراوانی به خود اختصاص میدهد؛ پس برای تصمیمگیری درمورد ترویج یا ممنوعیت هر رشتهای، ازجمله فلسفه که مخالفان و موافقانی دارد، تأمل در باب منافع و مضرات آن ضروری است. روش این نوشته استنادی و تحلیلی ـ عقلی است.